شعر در مورد جوان ناکام
شعر در مورد جوان ناکام
شعر در مورد جوان ناکام ,شعر در مورد جوان ناکام,شعر در مورد مرگ جوان ناکام,شعر در مورد فوت جوان ناکام,شعر در مورد درگذشت جوان ناکام,شعر درباره جوان ناکام,شعر درباره جوان ناکام,شعری در مورد جوان ناکام,شعری در باره جوان ناکام,شعر کوتاه درمورد جوان ناکام,شعر زیبا درمورد جوان ناکام,شعر درباره مرگ جوان ناکام,شعر کوتاه در مورد مرگ جوان ناکام,شعر درباره ی مرگ جوان ناکام
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جوان ناکام برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
گفتم که فراق تو نبینم دیدم
آمد به سرم هر آنچه میترسیدم
شعر در مورد جوان ناکام
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
شعر در مورد مرگ جوان ناکام
عزیزخفته در خاکم گل باغ دلم بودی
درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم
تو را ای نازنین دختر که یار وهمدمم بودی
شعر در مورد فوت جوان ناکام
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
شعر در مورد درگذشت جوان ناکام
ازغم مرگ توای سروخرامان چکنم
بهرپژمردنت ای نوگل خندان چکنم
داغ جانسوزتوافکنده شرربرجگرم
بادل سوخته وآتش هجران چکنم
شعر درباره جوان ناکام
من جوان بودم عزیزان اینچنین پرپر شدم
غنچه بودم لاله بودم اینچنین پرپر شدم
من جوان بودم قد وبالای رعنا داشتم
صورتی چون ماه تابان روی زیبا داشتم
شعر درباره جوان ناکام
ای که بر عکس من وحجله من می نگری
با خبر باش و بخود آی و مکن خیره سری
حجله عیش مرا بین که مبدل به عزاست
پند با خود ببر ای انکه ز من می گذری
شعری در مورد جوان ناکام
بنازم همت والای خواهر
به گوشم می رسدآوای خواهر
به باغ خانه باش همچولاله
منم چون بلبلی شیدای خواهر
شعری در باره جوان ناکام
خوابیدی بدون لالایی و قصه
حالا آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی‌بینی
توی خواب گلای حسرت نمی‌چینی
شعر کوتاه درمورد جوان ناکام
گلزار بهشت است گل روی برادر
آید به مشام دل وجان بوی برادر
گر طالب مردانگی و صدق وصفایی
هر روز گذر کن به سر کوی برادر
شعر زیبا درمورد جوان ناکام
چه خوش باشد در این دنیای فانی
به خوش نامی نمودن زندگانی
که بعد از ما بسی گردش کند چرخ
نماند جز نکونامی نشانی
شعر درباره مرگ جوان ناکام
از دست من ای چرخ گرفتی پسرم را
لعنت به جفای تو شکستی کمرم را
رحمی به من تازه جوان مرده نکردی
پنهان به دل خاک نمودی گهرم را
شعر کوتاه در مورد مرگ جوان ناکام
شد فصل بهار و شدم از غصه هلاک
دارم جگری کباب و چشمی نمناک
گلها همه سر ز خاک بیرون کردند
الا گل من که سر فرو برده به خاک
شعر درباره ی مرگ جوان ناکام
آتش هجران تو همچون سپندم می کند
پر ز ناله همچو نی بند بندم می کند
داغ سنگینی که بر دل دارم از هجران تو
تا قیامت بر غم تو پای بندم می کند
شعر کودکانه در مورد مرگ جوان ناکام
خوشا آن کس که نیکی حاصل اوست
پیاپی عشق یزدان در دل اوست
خوشا آن کس که بعد ترک دنیا
بهشت جاودانی منزل اوست
شعر در مورد جوان ناکام
بیشتر بخوانید :
